امروز بیاد مطلبی درباره مقایسه عشق و مصیبت افتادم و همچنین ارتباط آن باعقل و عشق از کتاب جاذبه و دافعه علی (ع) که بیان آن را جالب و خواندنی دیدم :
متفکر شهید مطهری می نویسند :
(( من عشق و کتم و عف و مات مات شهیدا ))
آنکه عاشق گردد و کتمان کند و عفاف بورزد و در همان حال بمیرد شهید مرده است.
اما این نکته را نباید فراموش کرد که این نوع عشق با همه فواعدی که در شرایط خاص احیانا به وجودمی آورد قابل توصیه نیست وادیی است بس خطرناک . از این نظر مانند مصیبت است که اگر بر کسی وارد شود و او با نیروی صبر و رضا با آن مقابله کند مکمل و پاک کننده نفس است خام را پخته و مکدر را مصفی می نماید اما مصیبت قابل توصیه نیست . کسی نمی تواند به خاطر استفاده از این عامل تربیتی مصیبت را برای خود خلق کند و یا بریا دیگری به این بهانه مصیبت ایجاد نماید.
... به علاوه تفاوتی میان عشق و مصیبت هست ، و آن این که عشق بیش از هر عامل دیگری ضد عقل است ، هر جا پا گذاشت عقل را از مسند حکومتش معزول می کند . این است که عقل و عشق در ادبیات عرفانی به عنوان دو رقیب معرفی می گردد . رقابت فیلسوفان با عرفا که آنان به نیروی عقل و اینان به نیروی عشق اتکا و اعتماد دارند و از همین جا سرچشمه می گیرد . در ادبیات عرفانی همواره در این میدان رقابت ، عقل محکوم و مغلوب شناخته شده است .
.... قیاس کردم تدبیر عقل در ره عشق
چو شبنمی است که بر بحر می زند رقمی